خوش آمدید!
بی خبر شو که خبرهاست در این بی خبری....
تا سر خود نسپردیم به خاک در دوست خاطر آسوده نگشتیم از این در...
سایت شخصی علیرضا فاضل
تا سر خود نسپردیم به خاک در دوست خاطر آسوده نگشتیم از این در...
"به نام خدایی که جان آفرید
سخن گفتن اندر زبان آفرید"
سخن سايه حقيقت است و فرع حقيقت.
انديشه ها همان حقايق فارغ از صوت و صورتند كه سخن سايه آنهاست.(فیه ما فیه)
نردبان آسمان است این کلام
هر که زین بر می رود آید به بام
نی به بام چرخ، کو اخضر بُوَد
بل به بامی کز فلک برتر بُوَد
تمامى جهان صورت سخنى است كه تجلى يک فكرت از عقل كل است.(فیه ما فیه)
در سخن مخفی شدم مانند بو در برگ گُل
میل دیدن هر که دارد، در سخن بیند مرا
پارسایی را دیدم بر کنار دریا که زخم پلنگ داشت و به هیچ دارو به نمیشد. مدتها در آن رنجور بود و شکر خدای عزّوجل علی الدوام گفتی. پرسیدندش که شکر چه میگویی؟ گفت: شکر آن که به مصیبتی گرفتارم نه به معصیتی.
گر مرا زار به کشتن دهد آن یار عزیز
تا نگویی که در آن دم غم جانم باشد
گویم از بنده مسکین چه گنه صادر شد
کاو دل آزرده شد از من غم آنم باشد
بیشتر
طبقه بندی حکومـت ها:
ارسطو مملکتها یا دولتها را بر حسب شماره ی فرمانروایان و خود خواهی و نفع خویش بینی یا نوع پروری و نفع عموم بینی تقسیم می کند. حکومتی که صلاح عموم را در نظر داشته باشد، اگر به دست یک تن اعمال شود حکومت پادشاهی نام دارد. و اگر به دست گروهی از مردم اعمال شودآریستوکراسی خوانده میشود. و حکومتی که پروای خیر و صلاح همگان را دارد و بدست اکثریت اداره میشود همان نامی است که عنوان مشترک همه انواع حکومت است، یعنی پولیتی( جمهوری) . ارسطو از حکومت دموکراسی با این شرط که فضیلت های افراد در آن جمع میشود و نیز داوری جمع متفکر بهتر از داوری فرد است دفاع میکند.
"برگرفته از کتاب سیاست ارسطو، ترجمه حمید عنایت"